روز خواستگاری بود. مادر داماد با آب و تاب شروع به تعریف و تمجید از آقاپسرش کرد.
سپس برای این که بتواند دل دخترخانم را به دست آورد، از حسن جمال و کمالات او هم چیزهایی گفت.